شوق انتظار

هرسپیده دم که پنجره چشمانم را می گشایم ، به انتظار آ مد نت وضو 

می گیرم و به نماز می ایستم  و دعای عهد تو را برای میثاق و عهدی

دوباره می خوانم . غرق در یادت می شوم . آنگاه که می گویم :

{« یا مولاتی یا مولاتی ادرکنی ادرکنی »} شبنم اشکهایم یارای ایستادن

دوباره را ندارند وآهسته وآرام ، آ رام از گونه هایم راه می افتند ، آنها نیز از این انتظار خسته شده اند وبه راهی بی پایان می روند . بغضی راه

گلویم را می بندد، ناگاه د لم می لرزد و ذهنم  غرق در رویاهای شیرین

آمد نت می شود به خود باز می آیم وآنگاه خورشید نیز ، برای استقبال ،

آرام ،  آرام از پشت کوه ها خود رابه اوج رسا نده  ، تا قبل از آمد نت به

پیشوازت آمده باشد . نورش همه جا را دربرمی گیرد و بر بیداری منتظرانت می افزاید . دلم بی صبرانه گرفته است . چرا ؟ مستحق به چه گناهیم که نمی آیی ! به گناه بی گناهی یا عذاب با وفایی ! هر روز عهد م

را با یاد تو پیوند می دهم . ناگهان قلبم می لرزد و زمزمه ای بر لبانم جاری می شود . سرمست از واژه ظهورمی شوم . شاید این ساغر غریب ، تشنگانش را سیراب کند وعطش شان را فرو نشاند .

کجاست منتظر !

کجاست منتظر ! چه انتظار عجیبی!

تو بین منتظران هم،

عزیز من چه غریبی!


 عجیب تر این که چه آسان،

 نبودنت شده عادت!

 چه کودکانه سپردیم دل  به بازی قسمت!

نه کوششی !

 نه تلاشی !

فقط نشسته و گفتیم:

خدا کند که بیایی...
....

نزول عیسی از آسمان و فتوای او به حضرت مهدی ـ علیه السلام

محدثان بزرگ اسلام بر طبق روایات متعددی که از پیامبر خدا ـ صلوات الله علیه ـ نقل شده، اتفاق نظر دارند که به هنگام قیام امام عصر ـ علیه السلام ـ حضرت عیسی از آسمان فرود می آید و در نماز به او اقتدا می کند.

تعداد این روایات به اندازه ای زیاد است که گروهی آن ها را «متواتر» دانسته اند. مقصود از روایات «متواتر»؛ روایاتی است که به اندازه ای نقل کنندگان آن زیاد باشد که هیچ تردیدی در صحت و درستی آن باقی نماند.

روایات رسیده درباره نزول عیسی از آسمــان و اقتدای او به امام زمان را از این قبیــل دانسته اند

نقش زنان در عصر ظهور

بی گمان زنان در تاریخ اسلام نقش مهم و تعیین کننده ای داشته اند. در صدر اسلام، زنان چون «نسیبه» را مشاهده می کنیم که در جنگ احد به دفاع عملی از رسول خدا (ص) دست زد و در این راه مجروح گردید. نیز در همان جنگ، آنگاه که حضرت امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ بیش از 60 جراحت برداشت، رسول اکرم (ص) دو زن به نام های «سلیم» و «ام عطیه» را مأمور مداوای علی ـ علیه السلام ـ کرد. نقش پر اهمیت حضرت زهرا ـ سلام الله علیها ـ را در دفــاع از حریم ولایت علوی هیـچ کس نمی تواند انکار کند.

در انقلاب جهــانی امام عصر ـ علیه السلام ـ نیز زنان نقش مهمی دارند. چنان که حضرت امام صـادق ـ علیه السلام ـ به مفضل بن عمر فرمود:

«حضرت قائم ـ علیه السلام ـ را سینزده زن همراهی می کنند. مفضل پرسید: برای چه؟

حضرت فرمود: مجروحان را مداوا و از بیماران پرستاری می کنند؛ چنان که در زمان پیامبر اکرم (ص) نیز چنین بوده است.»

حضرت باقر ـ علیه السلام ـ در مقام شمارش یاران اصلی امام عصر ـ علیه السلام ـ فرمود:

«سوگند به خدا سیصد و اندی گه در میان آنان 50 زن هستند، در مکه اجتماع می کنند؛ بی آن که قبلاً وعده ای داده باشند. آمدنشان همانند گرد آمدن ابرهای پاییزی ـ ناگهانی ـ است.»

نقش ایرانیان در انقلاب جهان حضرت مهدی ـ علیه السلام

در برخی روایات، به حضور فعال «عجم» در سپاه امام عصر ـ علیه السلام ـ اشاره شده است به احتمال زیاد، مهم ترین مصداق عجم در عصر ظهور امام ـ علیه السلام ـ ، ایرانیان خواهند بود؛ زیرا ایران از روزگاران گذشته مرکز ثقل تشیع و دوستداران اهل بیــت بوده است. از شهرهایی که در روایات از آن ها ذکری به میان آمده، خراسان، ری، طالقان، قم و فارس را می توان نام برد.

حضرت امیر مؤمنان ـ علیه الســلام ـ ضمن ایراد خطبه ای دربــاره حضرت مهدی و یارانش فرمود:

«از اهواز یک نفر، شوشتر یک نفر، شیراز سه نفر، اصفهان چهار نفر، بروجرد یک نفر، نهاوند یک نفر، همدان سه نفر، قم ده نفر، شیروان یک نفر، خراسان شش نفر، آمل یک نفر، دامغان یک نفر، سرخس یک نفر، ساوه یک نفر، طالقان بیست و چهار نفر، قزوین دو نفر، فارس یک نفر، ابهر یک نفر، اردبیل یک نفر، مراغه سه نفر، خوی یک نفر، سلماس یک نفر، آبادان سه نفر و کازرون یک نفر و یاران آن حضرت خواهند بود.»

سپس افزود: پیامبر اکرم (ص) سیصد و سیـزده نفر به تعداد یاران جنگ بدر را ـ از یاران مهــدی ـ علیه السلام ـ برشمرد و فرمود: خداوند، آنان را در کمتر از یک چشم بر هم زدن از مشرق و مغرب زمین در کنار کعبه گرد می آورد.

حضرت امام صادق ـ علیه السلام ـ نیز فرموده است:

«خــاک قم مقـدس است ... مگر نه آن که مردم قم یــاران قائم ما و دعوت کننده به حق ما هستند.»

اهمیت و فواید نماز اول وقت برای بدن انسان

نماز مغرب:
این زمان تغییر و تحول از نور به تاریکی است که عکس آن چیزی است که در زمان نماز صبح صورت می گیرد بنابراین به خاطر شروع تاریکی ترشح میلاتونین افزایش می یابد که باعث می گردد انسان احساس خواب آلودگی و کسالت کند و در مقابل سیروتین ، کورتیزون و اندروفین کاهش می یابد.
نماز عشاء:
در زمان انتقال از فعالیت به استراحت و برعکس زمان نماز صبح می باشد. و زمانی ثابت برای انتقال جسم از کنترل دستگاه عصبی خوشایند به دستگاه عصبی ناخوشایند می باشد. و شاید این سرّ تأخیر این نماز تا کمی قبل از خواب می باشد تا تمام کارها تمام شده باشد و بعد از آن مستقیما خواب صورت گیرد.
در این زمان حرارت بدن و ضربات قلب کاهش می یابد و هرمون های خون بالا می رود.
قابل توجه این است که این زمان نماز های پنجگانه با تحولات بیولوژیک مهم جسم منطبق است که با گذر زمان نمازهای پنجگانه انعکاسات شرطی شده مؤثری را به جای می گذارد
که می توانیم توقع داشته باشیم هر روز صبح، نماز صبح به نوبه خود علامتی باشد
برای شروع فعالیتی و ثبات داشتن بر یک رژیم و برنامه ی منظم روزانه ی دارای بخش های ثابت به همراه یک عامل صوتی (اذان) آن گونه که در نماز صورت می گیرد
باعث می شود بدن انسان در یک هماهنگی بسیار زیاد با محیط خارج حرکت کند و به دنبال آن هماهنگی و انسجام تام بین موارد زیر صورت گیرد:
_زمان های بیولوژیک داخل بدن
_زمان های مؤثرهای محیطی خارج از بدن مانند چرخه نور و تاریکی
_زمان های شرعی با ادای نمازهای پنجگانه در زمان آن

حوادث مصر از «نشانه های متصل و نزدیک به ظهور» یا «نشانه های منفصل و دور»

در میان نشانه های ظهور برخی به عنوان نشانه های نزدیک و متصل به ظهور مطرح شده است. از امام صادق علیه السلام نقل شده که پس از اشاره به برخی از نشانه های مهم ظهور، چنین فرمود:
«إِنَّمَا هُوَ كَنِظَامِ الْخَرَزِ یَتْبَعُ بَعْضُهُ بَعْضا»(الغیبة للنعمانی، ص 262)؛ این نشانه ها همچون رشته منظّمى به دنبال هم خواهد بود.
بنابراین از روایات بر می آید که شماری از نشانه های ظهور که بیشتر همان نشانه های حتمی هستند، نزدیک ظهور و متصل به آن رخ خواهند داد و در مدت زمانی حدود یک سال یا اندکی بیشتر از آن به وقوع خواهند پیوست.
محدثان بر حتمی بودن پنج نشانه که در حدیثی از امام صادق علیه السلام ذکر شده، متفق القول اند.(الكافی،ج 8، ص 310) این نشانه های پنج گانه عبارتند از: «صیحه آسمانى، خروج سفیانى، خورشید گرفتگى، كشته شدن نفس زكیه و خروج یمانى.»
اما در مقابل، روایات فراوانی وجود دارد که به پیدایش نشانه هایی در عصر غیبت خبر داده است و پیوستگی به دوران ظهور در آن مطرح نیست که برخی از آنها تا کنون نیز به حقیقت پیوسته است. همانند سقوط بنی عباس، اشغال منطقه جزیره توسط ترک ها و بسته شدن پل بر روی دجله.
اما حوادث مصر از کدام دسته از این نشانه ها است؟
با توجه به روایات حوادث مصر در آستانه ظهور روشن است که این حوادث از نشانه های متصل به ظهور و نزدیک آن است. چراکه این حوادث با خروج سفیانی گره خورده است و مطابق روایات معتبر فاصله زمانی میان خروج سفیانی تا ظهور حضرت، بسیار اندک است.
ـ میزان فاصله میان مراحل هفت گانه
با کنکاش روایات مصر در آستانه ظهور به این نتیجه رسیدیم که این اتفاقات در هفت مرحله رخ خواهد داد. این اتفاقات عبارتند از:
1ـ حرکت انقلابی مردم علیه حاکمان در مصر و دیگر کشورهای عربی
2ـ کشته شدن فرمانروای مصر به دست مردم
3ـ هرج و مرج و نابسامانی در کشور به دلیل فقدان پیشوا
4ـ ورود نیروهای خارجی به مصر
5ـ انقلاب مردی از مصر و ایجاد حرکت اسلامی در این کشور
6ـ پیوستن نیروهای خارجی مستقر در مصر به سفیانی
7ـ آمادگی برای استقبال از امام زمان و ورود حضرت به این کشور
اما باید به این نکته پراهمیت توجه ویژه داشت که فاصله میان این اتفاقات تعیین نشده و روشن نیست که این فاصله چه مقدار است. بنابراین ممکن است میان هر رخدادی فاصله چندین و چند ساله وجود داشته باشد و نمی توان با بروز اولین نشانه، خود را در آستانه ظهور دید.
در مورد حوادث مصر هیچ روایتی مبنی بر حتمی بودن نیامده است. با این وجود از روایات مختلف برمی آید که حوادث مصر در آستانه ظهور با خروج سفیانی گره خورده است که این نشان از ارتباط تنگاتنگ این رخدادها با نشانه های حتمی ظهور خواهد بود.
البته اگر این حوادث به مرحله ششم برسد، دیگر وضعیت متفاوت خواهد بود. چراکه مرحله ششم با خروج سفیانی یعنی یکی از نشانه های حتمی و متصل به ظهور گره خورده و در نتیجه حوادث مصر از این مرحله به بعد وضوح بیشتری نسبت به ظهور خواهد یافت.
البته باید مراقب بود که با بروز هر اتفاقی که می تواند شبیه نشانه های ظهور باشد، به دام تطبیق های عجولانه و تحلیل های ناچسب و نقدهای فضایی نیافتیم. این نکته در مورد حوادث کنونی مصر نیز مطابقت دارد. چراکه حوادث کنونی مصر تنها با مرحله اول از مراحل هفتگانه مذکور سازگار است و هنوز روشن نیست که چه اتفاقی خواهد افتاد.

اهمیت و فواید نماز اول وقت برای بدن انسان

پژوهش های علمی جدید ثابت کرده است که نماز اول وقت فواید بسیاری برای بدن انسان دارد که دلالت بر حکمت فرایض اسلامی و زنده بودن دین اسلام دارد و از جمله این موارد عبارت است از :
نماز ظهر:


انسان مسلمان هنگام نماز ظهر در معرض سه تحول مهم قرار دارد:

- در اثر افزایش نخست هرمون ادرینالین در پایان صبح خود را با نماز آرام می کند

- از لحاظ جنسی خود را آرام می کند چرا که تستوستیرون در ظهر به اوج خود می رسد.

- ساعت بیولوژیک از بدن می خواهد که اگر وعده غذایی سریعی نخورد نیروی بیشتری برای آن فراهم کند که نماز باعث آرام کردن و کاهش تشنج حاصل از گرسنگی می شود.


نماز عصر:


تأکید زیادی بر ادای این نماز وجود دارد زیرا آن مرتبط با دومین زمان اوج ادرینالین می باشد که فعالیت ملموس چندین عضو از جمله فعالیت قلب را به دنبال دارد و بیشتر افزایش فشار قلب بیماران قلبی مستقیما در این زمان صورت می گیرد که نشان دهنده ی فشاری است که این عضو مهم در این زمان باآن روبروست.

و جالب آن است که بیشتر فشار قلب کودکان تازه متولد شده نیز در همین زمان صورت می گیرد و معمولا اوج مرگ کودکان تازه تولد در ساعت 2 بعداز ظهر می باشد و بیشتر افزایش فشار قلب آنان بین ساعت 2 تا 4 بعداز ظهر می باشد.


و اینها نشان دهنده سخت بودن این زمان برای جسم انسان به طور کلی و قلب به طور خاص می باشد.

فواید نماز اول وقت


آیت الله بهجت از مرحوم آقای قاضی (ره) نقل می کردند که ایشان می فرمود:
« اگر کسی نماز واجبش را اول وقت بخواند و به مقامات عالیه نرسد مرا لعن کند! و یا فرمودند: به صورت من تف بیندازد. »
اول وقت سرّعظیمی است « حافظوا علی الصلوات: در انجام نمازها کوشا باشید. »
خود یک نکته ای است غیر از « أقیموا الصلوة: و نماز را بپا دارید. »
و همچنین که نماز گزار اهتمام داشته باشد و مقید باشد که نماز را اول وقت بخواند فی حدّ نفسه آثار زیادی دارد، هر چند حضور قلب هم نباشد

اهمیت و فواید نماز اول وقت برای بدن انسان

پژوهش های علمی جدید ثابت کرده است که نماز اول وقت فواید بسیاری برای بدن انسان دارد که دلالت بر حکمت فرایض اسلامی و زنده بودن دین اسلام دارد و از جمله این موارد عبارت است از :

نماز صبح:
انسان مسلمان در صبح برای نماز صبح بیدار می شود درحالیکه دربرابر سه تحول مهم قرار دارد: 
  دریافت نور در زمان آن که فعالیت غده صنوبری را کاهش می دهد، و میلاتونین را کم می کند و عملیات دیگر مرتبط با نور را فعال می سازد. 
  پایان کنترل دستگاه عصبی (ناخوشایند) که شب ها باعث آرامش می شود و شروع دستگاه عصبی (خوشایند) که روزها باعث فعالیت می شود. 
  آمادگی برای استفاده از نیرویی که افزایش کورتیزن در صبح آن را ایجاد می کند، و این افزایش خود به خود صورت می گیرد و به خاطر بلند شدن ازخواب و پایین آمدن از تخت نیست همچنانکه هورمون سیرنونین و اندرفین در خون نیز افزایش می یابد.

در روز های آینده ادامه دارد.......