حديث قدسي : من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و ...

در حديث قدسي است كه خدا مي فرمايد:
 من طلبني وجدني و من وجدني عرفني و من عرفني احبني و من احبني عشقني و من عشقني عشقته و من عشقته قتلته و من قتلته فعليّ ديته و من عليّ ديته فانا ديته
 
 آن كس كه مرا طلب كند، من را مي يابد و آن كس كه مرا يافت، من را مي شناسد و آن كس كه مرا شناخت، من را دوست مي دارد و آن كس كه مرا دوست داشت، به من عشق مي ورزد و آن كس كه به من عشق ورزيد، من نيز به او عشق مي ورزم و آن كس كه من به او عشق ورزيدم، او را مي كشم و آن كس را كه من بكشم، خونبهاي او بر من واجب است و آن كس كه خونبهايش بر من واجب شد، پس خود من خونبهاي او مي باشم. 

شهيد محبت به غسل و كفن نياز ندارد، خداوند او را در حوض كوثر غسل مي دهد و با هفتاد جامه حرير او را كفن مي كند. هفتاد جامه، هفتاد صفت خوب است كه اول آنها محبت اميرالمومنين است. ديگري صدق است.

 

مجالس مرحوم حاج محمد اسماعيل دولابي

 كتاب مصباح الهدي تاليف دكتر مهدي طيب

فتنه آخر الزمان

از آیت الله بهجت (علیه الرحمه) نقل است که فرموده اند :

زیاد این ذکر را بگویید تا از فتنه آخر الزمان در امان باشید :

" یا الله یا رَحمانُ یا رَحیم یا مُقَلب القلوب ثَبّت قَلبی عَلی دینَک "


شعر آيت الله بهجت چند روز قبل از ارتحالشان

شعر آيت الله بهجت چند روز قبل از ارتحالشان:
اين همه لاف زن و مدعي اهل ظهور
پس چرا يار نيامد كه نثارش باشيم
سالها منتظر سيصد و اندي مرد است
آنقدر مرد نبوديم كه يارش باشيم
اگر آمد خبر رفتن ما را بدهيد
مثل اينكه بنا نيست كنارش باشيم!

فرصت‌هاي معنوي در زندگي بشر

فرصت‌هاي معنوي در زندگي بشر ، نعمت هايي هستند که جسم و روح آنان را نوازش
مي دهدو موجبات شادماني و ارامش را فراهم مي سازد. دحو الارض نيز از همين گونه است. پس قدر اين فرصت طلايي را بدانيم که رسول خدا فرمود :
 

" اِنَّ لِرَبِّکُمْ في ايامِ دَهْرِکُمْ نََفَحاتٌ فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ اَن يصيبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً "  همانا در طول زندگي شما نسيم‌هايي از سوي پروردگارتان مي‌وزد. هان! خود را در معرض آنها قرار دهيد، باشد که چنين نسيمي سبب شود که براي هميشه بدبختي از شما دور بمانید. "

 سيوطي، جامع الصغير، ج 1، ص 95

فردا "دحوالارض" می‌باشد، از دستش ندهید!

فردا
دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید. از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا ...

جمعه روز «دحوالارض» است. در متون و روایات دینی، ‌برای این روز و شب پیش از آن آثار و بركاتی ذكر شده است.
متن کامل اعمال در مفاتیح الجنان هست. 
 تعریف
دحو الارض، مطابق با بیست و پنجم ماه ذوالقعده، روزی است که خداوند با نظر به کره زمین، به جهان خاکی حیات بخشید.
از این روز، بخش هایی از کره زمین ـ که سراسر از آب بود ـ شروع به خشک شدن نمود تا کم کم به شکل ربع مسکون امروزین درآید. مطابق روایات، اولین نقطه ای که از زیر آب سر برآورد مکان کعبه شریف و بیت ا... الحرام بود.
به نظر برخی از مفسران، آیه 30 سوره نازعات (والارض بعد ذلک دحاها) به همین واقعه اشاره دارد.
گذشته از واقعه دحوالارض، رویدادهای دیگری نیز در این روز رخ داده اند که اهمیت آنرا دوچندان نموده اند؛ از جمله:
میلاد ابوالانبیاء حضرت ابراهیم علی نبینا و آله و علیه السلام .
میلاد حضرت عیسی مسیح علیه السلام .
خروج رسول اکرم صلی الله علیه و آله از مدینه به همراه هزاران حاجی به سوی مکه، به قصد حجة الوداع. در این سفر وجود مقدس امیرالمؤمنین و حضرت زهرا سلام الله علیهما و نیز تمامی همسران و بسیاری از اصحاب پیامبر (ص) نیز ایشان را همراهی می‌کردند.
• در روایتی نیز آمده است که قائم (عج) در همین روز قیام خواهد کرد.
 * روزه :
روز دحوالارض از چهار روزی است كه در تمام سال به فضیلت روزه گرفتن، ممتاز است و در روایتى آمده است كه روزه‏اش مثل روزه هفتاد سال است ؛ و در روایت دیگر كفاره هفتاد سال است و هر كه این روز را روزه بدارد و شبش را به عبادت بسر آورد از براى او عبادت صد سال نوشته شود ؛ و هر چه در میان آسمان و زمین وجود دارد براى كسی كه در این روز روزه‏دار باشد استغفار می‌كنند. و این روزى است كه رحمت خدا در آن منتشر گردیده است.

سکوت


من از سکوت مهدی ( عج) دانستم که هر سکوتی علامت رضا نیست !!!



خدایا

خدایا

 گفتم :خسته ام

گفتی :لا تقنطوا من رحمه الله...(از رحمت خدا نا امید نشوید "زمر/۵۳")

گفتم :کسی نمیدونه تو دلم چی میگذره

گفتی: ان الله بین المرء وقلیه...(خدا حائل است میان انسان و قلبش"انفال۲۶")

گفتم :کسی رو ندارم

گفتی: نحن اقرب من حبل الورید...(ما از رگ گردن به تونزدیک تریم"ق۱۶)

گفتم: ولی انگار اصلا منو فراموش کردی

گفتی:فاذکرونی اذکرکم...(منو یادکنید تا به یاد شما باشم"بقره۱۵۲")

 

خدایا  منو ببخش که  به آیاتت فکرنمیکنم و این فکرا رو میکنم

 

بار پروردگارا شکایت می کنیم به سوی تو از  ....

۞۞ اللهم انا نشکو الیک فقد نبینا صلواتک علیه وآله ۞۞
بار پروردگارا شکایت می کنیم به سوی تو از فقدان پیامبرمان (صلوات الله علیه و آله)
۞۞ و غیبة ولینا ۞۞
و از غیبت ولی و امامان
۞۞ و کثرة عدونا ۞۞
و از زیادی دشمنانمان
۞۞ و قلة عددنا ۞۞
و از کمی تعدادمان
۞۞ و شدة الفتن بنا ۞۞
و از سختی فتنه ها بر ما
۞۞و تظاهر الزمان علینا ۞۞
و از پشت به پشت دادن زمانه علیه ما


زمزم رضوی

روستای دهسرخ در کیلومتر 45 جاده مشهد- نیشابور در 17كیلومتری شهر ملك آباد در مسير عبور امام هشتم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام از نيشابور به سمت توس واقع شده است.

این روستا بیش از2هزار سال قدمت تاریخی دارد و هم اکنون جمعیتی نزدیک به هزار نفر دارد.

 این روستا متبرك به قدوم حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام است.

ابوالصلت روایت كرده: كه چون امام رضا علیه السلام به دهسرخ رسیدند در زمانی كه به نزد مأمون می رفت گفتند: یابن رسول الله ظهر شده است نماز نمی كنید پس فرو آمد و آب طلبید گفتند آب همراه نداریم پس به دست مبارك خود زمین را كاوید آنقدر آب جوشید كه آنحضرت و هر كه با آن حضرت بود وضو ساختند و اثرش تا امروز باقی است.

اکنون مؤمنان و شیفتگان حضرت از این آب به عنوان تبرك و شفا استفاده می كنند و باعث شفای بیماران زیادی شده است.

و آن چشمه نام زمزم رضوی را تاج افتخار خود نهاده است.

الیس الله بکاف عبده...؟

دلم می خواد برم جایی که هیچی نباشه....جز نور...

سفید باشه...سفید مطلق!

فقط بگم خدا، خدا، خدا...

و پژواک صدام بیاد: خدا، خدا، خدا... خدا، خدا، خدا... خدا، خدا، خدا...

و بعد.... بنده، بنده، بنده...

دلم می خواد همه تن چشم شوم خیره به دنبال تو.... همه تن گوش شوم...  اصلا منی نباشم و فقط تو... دیگر نبینم هیچ چیز جز تو....

الها زیاده خواهم می دانم... اما تو را می خواهم.... بیشتر از تو نمی توان خواست! کاش می شد زودتر رسید.... کاش شهید می شدم و زودتر می رسیدم...

اللهم ارزقنا شهادت فی سبیلک...

همیشه سجده ی آخر برایم حس آخرین خواسته ها را دارد... آخرین لحظه ها.... سجده ی آخر طعم دیگری دارد.... انگار تمام خواسته هایت را ...تمامیت و انتهای آرزوهایت را دیگر محال نمی بینی و می گویی... و امیدواری می دهد...

مگر علی گندابی در آخرین سجده نخواست زیر پای زائرین خاک شه.....و در سجده جان داد و همانجا دفن شد...

خدایا....می خواهم زیر پای زائرینت خاک شم و آدم شم....

خدایا من کجا و دیگران کجا.... هر چقدر هم عقب باشم.... تو هستی...

الیس الله بکاف عبده...؟