اين راز بايد پوشيده بماند
از آيت الله العظمي نجفي مرعشي نقل شده است که :
پدرم علامه نسابه آيت الله مرعشي مي گفت: مدتها بود که من در تلاش و کوشش بودم تا راز قبر گمشده مادرم فاطمه عليها السلام دخت پيامبر را کشف کنم و بدانم قبر آن بانوي سرفراز گيتي کجاست؟
اما هر چه در اين رابطه کتابهاي شيعه و سني را زير و رو کردم به جايي راه نبردم به ناگزير دست به توسلات و ختمهاي گوناگون زدم تا شايد از اين راه به هدف خويش دست يابم و به همين جهت بود که در مسجد سهله برنامه اي را مشغول شدم که دوره آن چهل شب بود و گويي شب سي و هفتم بود که در عالم رؤيا امام هفتم يا ششم عليهما السلام را ديدم که خطاب به من فرمود: « سيد محمود! در گشودن اين راز، اصرار نورز که بايد اين راز تا آمدن حضرت بقيه الله پوشيده بماند چرا که اين وصيت آن بانوي مظلومه و گرانقدر است و راهي است براي آگاهي يافتن حق طلبان از ستم و بيدادي که بر آن بانوي دو سرا و همسر گرانقدرش اميرالمؤمنان عليه السلام از سوي استبداد رفت.»
پدرم علامه نسابه آيت الله مرعشي مي گفت: مدتها بود که من در تلاش و کوشش بودم تا راز قبر گمشده مادرم فاطمه عليها السلام دخت پيامبر را کشف کنم و بدانم قبر آن بانوي سرفراز گيتي کجاست؟
اما هر چه در اين رابطه کتابهاي شيعه و سني را زير و رو کردم به جايي راه نبردم به ناگزير دست به توسلات و ختمهاي گوناگون زدم تا شايد از اين راه به هدف خويش دست يابم و به همين جهت بود که در مسجد سهله برنامه اي را مشغول شدم که دوره آن چهل شب بود و گويي شب سي و هفتم بود که در عالم رؤيا امام هفتم يا ششم عليهما السلام را ديدم که خطاب به من فرمود: « سيد محمود! در گشودن اين راز، اصرار نورز که بايد اين راز تا آمدن حضرت بقيه الله پوشيده بماند چرا که اين وصيت آن بانوي مظلومه و گرانقدر است و راهي است براي آگاهي يافتن حق طلبان از ستم و بيدادي که بر آن بانوي دو سرا و همسر گرانقدرش اميرالمؤمنان عليه السلام از سوي استبداد رفت.»
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و دوم اردیبهشت ۱۳۹۰ ساعت 12:22 توسط منتظر1
|