...بسم رب المهدی...

روزهایمان بی روح شده اند، بی حیات، انگار كه مرده باشند...

گاهی ادم دلش یك معنویت سبز می خواهد كه مثل خون تازه در رگ های خشكیده روزهایش جریان داشته باشد...

یك وقت هایی عجیب هوس پرواز می كنی،رها شدن...

بعضی وقت ها دلت لك می زند برای زندگی...

گاهی دستت را می زنی زیر چانه ات،چهارزانو می زنی روی طاقچه دلت،از پنجره افكارت زل میزنی بیرون و با خودت فكر می كنی، قـــــلب این روزهای مرده كجاست كه با تپش هایش از دست این روزمردگی ها نجاتت دهد؟

یك شب است كه قرار است قـــــلب روزهایت باشد.كه اگر بتپد،كه اگر زنده شود، همه روزهای سالت را زنده می كند.

برای همین است كه گفته اند از هزار ماه برتر است.برای همین است كه نامش را گذاشته اند "قلب رمضان"

قـــــلب این روزها اگر بتپد تمام اعضا ،همه سیصد و اندی روز سالت پراز حیات می شود،پر از شور و زندگی.

خون اگر در رگ های این قـــــلب ،عطر عبادت اگر در ثانیه های این شب جریان یابد،سرنوشتت عوض می شود...

زندگی ات پر رنگ می شود...

 قـــــلب اگر زنده شود،تمام بدن زنده می شود.

تپش های این قـــــلب، ثانیه های این شب را دریاب....

بخواه و تو اوج خواستنت مراهم یاد كن.....

 

اللهم ارزقنا رویت قائم ال محمد